بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
يكى از بزرگترين اركان اسلام و از بهترين قربات و طاعات نزد خداوند حج و زيارت خانه اوست كه اداى آن بر وجه صحيح و بدون معصيت باعث مىشود حاجى به بهشت وارد شود.
خداوند مىفرمايد: (فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ) ﴿آل عمران۹۷﴾.[در آن نشانه هايى روشن است [از جمله] مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است و براى خدا حج آن خانه بر عهده مردم است [البته بر] كسى كه بتواند به سوى آن راه يابد و هر كه كفر ورزد يقينا خداوند از جهانيان بى نياز است ].
استطاعت شامل استطاعت مالى و بدنى و ايمنى راه رسيدن به مشاعر مقدسه ميباشد.
عبدالله بن عمر رضي الله عنهما از رسول اكرم صلي الله عليه وسلم روايت مىكند كه آن حضرت فرمودند: ((بُنِيَ الإِسْلاَمُ عَلَى خَمْسٍ: شَهَادَةِ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ، وَإِقامِ الصَّلاَةِ، وإِيتَاءِ الزَّكَاةِ، وَحَجِّ البَيْتِ، وَصَوْمِ رَمَضَانَ مَنِ اسْتَطَاعَ سَبِيلاً)). [متفق عليه].
اساس و بنيان اسلام پنج است: گواهى دادن كه خدائى بر حق مگر خداى يكتا نيست، گواهى دادن كه محمد صلي الله عليه وسلم بنده و فرستاده خداست، و اقامت نماز كردن، و زكات مال دادن، و روزه ماه مبارك رمضان گرفتن، و حج خانه خدا رفتن براى كسيكه استطاعت آنرا داشته باشد.
و همچنان در حديث ديگر ميفرمايد: (( أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ الْحَجَّ فَحُجُّوا)). [مسلم]. اى مردم خـداوند بر شما حج و زيارت خانه خود را فرض نموده پس به حج برويد.
و در حديث مىفرمايد: ((مَنْ حَجَّ لِلَّهِ فَلَمْ يَرْفُثْ وَلَمْ يَفْسُقْ رَجَعَ كَيَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ )). [متفق عليه].
كسيكه زيارت و حج اين خانه يعنى كعبـه را كرده، و در آن زيارت با زن خود نزديكى نكند و مرتكب معصيت نشود پاك مىشود از گناهانش مانند روزيكه از مادرش تولد شده. مقصود از عدم جماع و نزديكى با زن خود در وقت اداى مناسك در روزهاى عرفه و مزدلفه و منى مىباشد .
حج فقط يكبار در عمر واجب مىباشد چنانكه رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند: ((الحج مرة واحدة فمن زاد فهو تطوع)). [أحمد والدارمي]. حج فقط يكبار واجب است و كسيكه بيشتر از يكبار به حج برود حج او سنت مىباشد.
شروط وجوب حج پنج است:
1 ـ مسلمان بودن.
2 ـ بالغ بودن.
3 ـ عاقل بودن.
4 ـ آزاد بودن يعنى اينكه برده نباشد.
5 ـ استطاعت مالى و بدنى و ايمن بودن راه رسيدن به مشاعر مقدسه.
و زن شرط ششم بر او اضافـه مىشود و آنهم وجود محرم با او حال اينكه آن محرم شوهر او باشد و يا يكى از افراد خانواده كه بر او محرم مىباشند و نمىتوانند با از ازدواج كنند چه از طريق نسب و چه از طريق سبب مباح مانند:
پدر، برادر، عمو، خالوا(دايى)، شوهر مادر، شوهر دختر، پسر، پسر برادر، پسر خواهر، همه اينها چه اينكه از شيرخوارى باشند و يا از نسب.
بعضى از آدابى كه بايستى در باره حج گفته شود:
اگر مسلمان عزم كرد براى زيارت خانه خدا بايستى اين اعمال را انجام دهد:
1 ـ توبه: توبه و استغفار كند از تمامى گناهان و اينكه توبه او خالصانه و نصوح بوده شروط توبه كامل شود.
و شروط توبه عبارتند از:
- ترك معصيت و دورى از آن.
-پشيمان بودن از آنچه گذشته و عزم و اراده كردن كه به چنين عمل ناشايسته باز نگردد، و اگر چيزى باشد كه متعلق به مردم دارد آنرا به اصحابش برگرداند و يا اينكه از آنان بخشش بطلبد.
- بايد توبه وقتى باشد كه نزد خداوند مورد قبول قرار گيرد و آنهم قبل از مردن و دنيا را وداع گفتن و قبل از اينكه آفتاب از مغرب طلوع كند.
2 ـ اخلاص در اعمال و كردار: قصد زيارت خانه خدا بايستى خالصاً براى رضا و خشنودى بارى تعالى باشد و در آن رياء و شهرت و مخفرت بكار برده نشود، و براى اينكه به او بگويند (حاجى) نباشد بلكه چنانكه گفتيم خالصانه براى رضاى خدا و پاداش روز رستاخيز باشد، زيرا تمامى اعمال و كردار انسان بستگى به نيت او دارد و هر نيتى كرد همان خواهد بود، چنانكه قبلاً ذكر كرديم رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند: ((إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ نَوَى)). [متفق عليه].
همانا كه تمامى اعمال بستگى به نيت انسان دارد و همانا هر كسى هر نيتى كرد همان نيت منعقد خواهد شد.
3 ـ اگر بين او و بين يدر و مادر خود سوء تفاهم بود از آنها بخشش و معذرت بخواهد و براى آنها دعاء كرده و از ايشان رضايت بطلبد، و اگر با قومان و خويشان خود قطع رابطه دارد هر چه زودتر با آنان صلح كند، رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند: ((لاَ يَدْخُلُ الجَنَّةَ قَاطِعٌ رحم)). [متفق عليه]. كسيكه صله رحم خود را قطع كرده به بهشت داخل نمىشود.
و اينكه با همسايگان خود رفت و آمد داشته به آنان خوبى كند، چنانكه رسول اكرم صلي الله عليه وسلم فرمودند: (( لاَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ لاَ يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَهُ )). [مسلم].
به بهشت داخل نمىشود كسيكه همسايه او از دست او در امان نباشد.
4 ـ حتى الامكان قضاى دين را كرده امانتها را به صاحبانش برگرداند، و اگر نتوانست اين كار را انجام دهد از اصحاب دين و امانتها اجازه حج رفتن بخواهد.
5 ـ براى حج خود بهترين نفقه از مال و پاكترين آنها ذخيره و اختيار كند كه در آن شبهه رباخوارى و حرام نباشد، زيرا خداوند پاك است و قبول نمىكند مگر مال پاك را، و همچنين وصيت خود را قبل از رفتن بحج نوشته و بر آن شاهد قرار دهد.
6 ـ براى خود دوستان و همراهان خوب و باتقوى و نيكوكار اختيار كرده تا او را در اعمال و مناسك حج كمك و راهنمائى و يارى كنند.
ميقاتگاه يعنى چه؟
ميقات جائى است كه حـاج از آنجا به حج و يا عمره احرام مىبندد و در آنجا نيت مىكند.
مواقيت عبارتند از:
1 ـ ذوالحليفة: كه آنرا (أبيار علي) مىنامند و آنهم در مدينه منوّره مىباشد، و براى كسانيكه از مدينه به حج مىروند مىباشد و با مكّه (450) كيلومتر فاصله دارد، و فاصله آن با مدينه (3) كيلومتر است.
2 ـ الجحفة: و آنهم براى كسانيكه از كشورهاى شام (يعنى سوريه و أردن و لبنان و فلسطين) و يا كشور مصر به حج مىروند تعين شده كه نزديكى شهر رابغ قرار دارد و با شهر رابغ (17) كيلومتر فاصله دارد و با شهر مكّه مكرمه (187) كيلومتر فاصله دارد و در حال حاضر بيشتر مردم از خود شهر رابغ به حج و يا عمره احرام مىبندند.
3 ـ قرن المخارج: كه آنرا سيل الكبرى مىنامند و در نزديكى شهر طائف قرار دارد و فاصله آن با شهر مكّه مكرمه (94) كيلومتر است، و آنهم براى كسانيكه از نجد (شهر رياض و شهر قصيم و شهرهاى ديگر آن) به حج و عمره مىروند مىباشد.
4 ـ يلملم: كه در نزديكى شهر مكّه مىباشد و براى كسانيكه از كشور يمن به حج و يا عمره مىروند تعين شده و در جنوب شهر مكّه واقع است و فاصله آن با مكّه (94) كيلومتر است.
5 ـ ذات عرق: براى كسانيكه از كشور عراق به حج و يا عمره مىروند معين شده كه در شمال شرقى شهر مكّه واقع مىباشد و فاصله آن با شهر مكّه (94) كيلومتر است.
در ميقاتگاه حاجى احرام بسته و به يكى از نسكهاى سه گانه نيت مىكند.
و نسكهاى سه گانه عبارتند از:
1ـ التمتع، 2ـ القِران، 3ـ الإفراد.
1 ـ صفت حج تمتع:
حاج فقط براى عمره در يكى از ماه هاى حج احرام مىبندد، و ماه هاى حج: شوال، و ذى قعده، و ده روز از ماه ذى حجه ميباشد.
پس نيت و قصد كرده آنرا بر زبان مىآورد و مىگويد: لبيك عمره، و يا اللهم لبيك عمره، و يا با زبان فارسى مىگويد: واجب كردم بر خود عمره، و يا بار الهى من قصد عمره كردم.
حاجى در ميقاتگاه نيت مىكند و وقتى به مكّه رسيد هفت بار دور خانه كعبه طواف مىكند، و هفت بار سعى مىكند بين كوه صفا و كوه مروه.
هفت بار طواف دور كعبه از حجر الأسود شروع كرده و به آن پايان مىدهد و اين يك شوط و يا يك دور مىنامند.
و هفت بار سعى كه از كوه صفا شروع كرده تا اينكه به كوه مروه برسد و اين را يك دور مىگويند، بطوريكه بار هفتم بايستى در مروه سعى او بپايان برسد.
بعد از سعى موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه مىكند، و در اينجا از لباس احرام بيرون مىآيد و حلال مىشود از آنچه قبلاً بر او حرام بوده.
سپس روز هشتم ذوالحجة از خانه خود در مكّه احرام بسته و اعمال حج را انجام مىدهد.
2 ـ صفت حج قِران:
حاجى به عمره و حج با هم نيت كرده احرام مىبندد و يا به عمره فقط، سپس حج را در عمره داخل مىكند قبل از اينكه به طواف عمره شروع كند، و مىگويد: لبيك عمرة وحجاً ـ و يا اللهم لبيك عمرة وحجاً و با زبان فارسى: واجب كردم بر خود عمره و حج ـ و يا بار إلهى من مىخواهم عمره و حج بكنم و همه اينها نيت با قلب كرده و آنرا بر زبان مىآورد در حاليكه در ميقات مىباشد، و وقتى به مكّه رسيد طواف قدوم كرده و سعى بين كوه صفا و كوه مروه مىكند ولى موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه نمىكند، و در احرام خود باقى مانده تا اينكه روز عيد يعنى روز دهم ذوالحجه بعد از اعمال حج از احرام بيرون آيد.
و اگر خواست سعى بين كوه صفا و كوه مروه را به تأخير انداخته و آنرا بعد از طواف افاضه يعنى طواف زيارت انجام دهد جايز است.
3 ـ صفت حج اِفراد:
حاجى فقط به حج احرام مىبندد و ميگويد: لبيك حجاً و يا اللهم لبيك حجاً و با زبان فارسى: واجب كردم بر خود حج، و همه اينها را با قلب نيت كرده آنرا بر زبان مىآورد در حاليكه در ميقات است.
و وقتى به مكّه رسيد طواف قدوم كرده و سعى بين كوه صفا و مروه را به بعد از طواف قدوم تقديم مىدارد، ولى موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه نمىكند بلكه در احرام باقى مىماند مانند كسيكه حج قِران مىرود تا اينكه روز دهم ذوالحجـه يعنى روز عيـد قربان تحلل كرده و از احرام بيرون آيد.
و اگر خواست سعى حج را به تأخير انداخته تا اينكه بعد از طواف افاضه يعنى طواف زيارت انجام دهد جايز است و بر او هيـچ كفاره اى واجب نيست به خلاف حج تمتع.
كداميك از نسكهاى سه گانه بهتر و افضلتر است؟
بيشتر علماء و دانشمندان اسلام بر آن هستند كه حج قِران بهتر است براى كسانيكه با خود قربانى همراه دارند اقتداء و تأسى به رسول الله صلي الله عليه وسلم، زيرا ثابت است كه حج آن حضرت صلي الله عليه وسلم حج قارن بوده و با خود قربانى همراه داشته، و علماى اسلام اضافه مىكنند كه حج تمتع بهتر است براى كسانيكه با خود قربانى همراه ندارند، چون رسول الله صلي الله عليه وسلم امر فرمودند به صحابه و يارانى كه همراه او به حج مىرفتند و با خود قربانى همراه نداشتند تا حج خود را به حج تمتع تبديل كنند.
صفت حج:
روز هشتم ذىحجه كه آنرا روز ترويه مىنامند حاجى از خانه خود در مكّه احرام مىبندد، و كسانيكه خـارج مكّه هستند از ميقاتگاه و اگر بين مكّه و ميقات بودند از همانجا كه هستند.
و معلوم است كسانيكه قبل از روز هشتم به مكّه آمده بودند و نيت حج قِران و يا إفراد كرده بودند در احـرام خود باقى هستند سپس قبل و يا بعد از زوال آفتاب بسوى منى مىروند و هر كسى براى خود لبيك مىگويد: ( لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ، وَالنِّعْمَةَ، لَكَ وَالْمُلْكَ، لاَ شَرِيكَ لَكَ).
بايد ذكر كنيم كه: گفتن لبيك با هم و بطور دسته جمعى يك نوع از بدعت بشمار مىرود، زيرا ثابت است كه رسول اكرم صلي الله عليه وسلم و ياران او هر كسى براى خود لبيك مىگفتند، نه اينكه با يك صدا و با هم لبيك مىگفتند، پس ما بايد به رسول اكرم صلي الله عليه وسلم اقتداء و تأسى كنيم.
و در منى نماز پنج گانـه ظهر و عصر و مغرب و عشاء و فجر روز نهم هر كدام در وقت خود اداء مىكند.
و بعد از طلوع آفتاب روز نهم كه روز عرفه مىباشد بسوى عرفه براه مىأفتد و اگر ميسّر شد در درّه نمره كه خارج از عرفات مىباشد تا قبل از زوال آفتاب مكث كرده و بعد از زوال داخل زمين عرفات مىشود، و در آنجا نماز ظهر و عصر را قصراً و جمعاً با جماعت و با يك اذان و دو اقامه اداء ميكند، و در عرفات تا غروب آفتات مىماند و به ذكر خدا و دعاء كردن براى خود و غير از خود از خيرات دنيا و آخرت، و قراءت قرآن و حمد و ستايش بارى تعالى و لبيك گفتن مشغول مىشود، و بعد از غروب آفتاب بسوى مزدلفه حركت مىكند و وقتى به مزدلفه رسيد آنجا نماز مغرب و عشاء را قصراً و جمعاً با يك اذان و دو اقامه اداء مىكند ـ معلوم است كه رسيدن به مزدلفه ممكن است در نزديكى نيمه شب باشد با اينحال نماز مغرب را در مزدلفه أداء مىكند نه در عرفات بجز اينكه بترسد وقت نماز عشاء فوت گردد ـ و شب را در مزدلفه ميماند حال اگر از جمله پيره زنان و پيره مردان باشد مىتواند بعد از نيمه شب به منى برود ولى اگر از جمله آنان نبود واجب است كه شب را در مزدلفه صبح كند و نماز صبح روز دهم يعنى روز عيد را در مزدلفه اداء كند و بعد از نماز صبح اگر ميسّر شد به كوه مشعر الحرام رفته و نزد آن به دعاء و خشوع و خضوع و حمد و ستايش خدا و توبه و استغفار مشغول شود، و اگر ميسّر نشد در هر كجا از مزدلفه بود اينكار را انجام ميدهد.
و وقتى هوا خـوب روشـن شـد و قبل از طلوع آفتاب به سوى منى رفته و جمره العقبه كه مردم آنرا شيطان بزرگ مىنامند با هفت سنگريزه كه به اندازه نخود بزرگى باشد پرتاب و رجم مىكند.
سنگريزه ها را از هر كجا جمع كرد جايز است چه از مزدلفه و چه از منى، آنهم فقط براى روز عيد، ولى براى روزهاى بعدى يعنى سه روز آينده از منى جمع مىكند.
و بعد از رجم قربانى مىكند براى كسانيكه قربانى بر آنان واجب است.
سپس به طواف افاضه يعنى طواف حج و زيارت رفته هفت بار دور كعبه طواف مىكند، و اگر حاجى حج متمتع بود بايستى سعى بين كوه صفا و مـروه را انجام دهد، و همچنين حاج كه حج مفرد و يا حج قارن است ولى سعى بين كوه صفا و مروه را به تقديم نأنداخته بايستى آن را انجام دهد و بعد از آن موى سر خود را تراشيده و يا كوتاه كند.
اگر حاجى يكى از اعمال گذشته را بر ديگرى تقديم دارد هيج مانعى ندارد.
مثلاً: رجم كرد، و سپس موى سر خود را تراشيد، و يا رجم كرد، سپس قربانى كرد، و يا رجم كرد سپس طواف كرد هيچ مانعى ندارد و جايز است.
و بعد از طواف افاضه بايستى حاجى شب به منى برگردد و بيشتر وقت شب را در منى بگذراند، همچنين شبهاى يازدهم و دوازدهم را بايستى در منى صبح كند، و روزهاى يازدهم و دوازدهم بعد از زوال آفتاب جمره هاى سه گانه را هر كدام به ترتيب صغرى و وسطى و كبرى با هفت سنگريزه رجم كند، ناگفته نماند كه: امتداد وقت رجم و پرتاب جمره العقبه روز عيد از طلوع آفتاب تا غروب آن ميباشد.
و روزهاى (11،12،13) از زوال آفتاب تا نيمه شب مىباشد.
و بعد از اينكه روز (12) جمره ها را رجم كرد مىتواند منى را به سوى مكّه ترك گفته اعمال حج را به پايان برساند و اگر خواست شب (13) را در منى بماند سنت است نه واجب، ولى اگر حاجى روز (12) قبل از غروب آفتاب منى را بسوى مكّه ترك نكند بر او واجب مىشود شب (13) را در منى بماند تا بعد از زوال آفتاب روز سيزدهم جمره ها را رجم كرده بسوى مكّه برود، فقط از اعمال حج طواف وداع باقى است و حاج هرگاه بخواهد مكّه را بسوى وطن و اهل خود ترك كند طواف وداع بر او واجب ميشود.
اركان حج:
و آنهم اركانى است كه حج بدون آن صحيح نمىباشد و فديه قربانى جبران آن نمىشود.
1 ـ نيت و قصد كردن به حج.
بلكه هيچ عملى بدون نيت منعقد نشده و صحيح نمىباشد، چنانكه رسول اكرم صلي الله عليه وسلم فرمودند: ((إنَّما الأعمال بالنيات)). [متفق عليه]. تمامى اعمال و كردار بايستى با نيت منعقد شود.
2 ـ وقوف به عرفه در روز عرفات.
رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند: ((الحج عرفة فمن جاء قبل صلاة الفجر ليلة جمع فقد تم حجه)) [أبوداود والترمذي والنسائي والدارمي وأحمد وغيره]. حج همان روز عرفات مىباشد پس كسيكه قبل از نماز صبح شب جمع يعنى شب مزدلفه به عرفات رسيد حج او صحيح مىباشد.
3 ـ طواف الإفاضه، يعنى طواف زيارت كه روز عيـد و يا بعد از آن خواهد بود.
4 ـ سعى بين كوه صفا و مروه.
ايـن ركنى است كه در باره آن علماى اسلام بر دو فرقه تقسيم شده اند:
فرقه اى آنرا ركن دانسته، و فرقه ديگر مىگويند بلكه از جزو اركان نمىباشد.
قول صحيح از جزو اركان مىباشد زيرا رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمودند: ((اسعوا فإنَّ الله كتب عليكم السعي)). [أحمد والدارقطني والبيهقي والحاكم]. بين كوه صفا و مروه سعى كنيد زيرا خداوند سعى را بر شما واجب كرده است.
واجبات حج هفت چيز است:
1 ـ احرام بستن از ميقاتگاه.
2 ـ وقوف در عرفات تا غروب آفتاب براى كسانيكه در روز مىايستند.
3 ـ مانـدن شـب در مزدلفه تا نيمه شب.
4 ـ مانـدن شـب (11) و (12) در منى.
5 ـ رمى جمره ها در روز عيد و دو روز (11) و (12).
6 ـ تراشيـدن و يا كوتاه كردن موى سر.
7 ـ طواف وداع يعنى خداحافظى.
پس كسيكه يكى از اين واجبات را ترك كند با دادن قربانى يعنى فديه آن واجب جبران خواهد شد.
و اگر نتوانست قربانى دهد واجب است سه روز از روزهاى حج يعنى (11) و (12) و (13) و هفت روز وقتى به نزد خانواده اش باز گشت روزه بگيرد كه جمعاً ده روز مىشود، و خداوند فرمودند:
)وأتموا الحج والعمرة لله فمن تمتع بالعمرة إلى الحج فما استيسر من الهدي فمن لم يجد فصيام ثلاثة أيام في الحج وسبعة إذا رجعتم تلك عشرة كاملة ذلك لمن لم يكن أهله حاضري المسجد الحرام(. [البقرة 196].
[همه اعمال حج و عمره را براى خداوند به پايان رسانيد پس هر كس كه از عمره تمتع به حج باز آيد به آنچه كه مقدور اوست قربانى كند و هر كس به قربانى استطاعت نداشت سه روز در حج و هفت روز هنگام مراجعت به خانواده كه جمعاً ده روز مىشود روزه بگيرد اين عمل براى آن كسى است كه از اهـل مكّه و مقيم آن نباشد].
اركان عمره سه چيز است:
1 ـ نيت و قصد كردن.
2 ـ طواف دور كعبه.
3 ـ سعى بين كوه صفا و مروه.
واجبات عمره دو چيز است:
1 ـ بستن إحرام از ميقاتگاه.
2 ـ تراشيـدن و يا كوتاه كردن موى سر.
محظورات(امورات ممنوع) احرام:
وقتي حاجى داخل احرام شد و نيت كرد به يكى از نسكهاى سه گانه بعضى از چيزها بر او حرام ميشود كه عبارتند از:
- كندن و از بين بردن موهاى بدن بطور عمدى.
- گرفتن و كوتاه كردن ناخنهاى دست و پا.
- استعمال عطر و بوى خوش در بدن و يا لباس و يا حتى در خوردنيها و نوشيدنيها.
- شكار نمودن حيوانات وحشى صحرائى، پرنده و يا غير پرنده.
- عقد ازدواج نمودن.
-نزديكى كردن با زن و همسر و همچنين بازى كردن با او با شهوت و هر گونه لذتهاى جنسى.
- نگاه به نامحرم و ناموس مردم هميشه و بخصوص در اين وقت فضيل.
- پوشيدن دستكش براى زنان.
و اين محظورات براى مردان و زنان بطور مساوى است و بر مردان دو چيز اضافه مىشود:
- پوشيدن لباس دوختنى.
- پوشيدن سر بوسيله كلاه و يا احـرامى، امـا اگر بوسيله سقف ماشين و يا چتر براى جلوگيرى از آفتاب باشـد مانعى ندارد.
و بر مردان حرام است: پوشيدن موزه و جوراب براى كسانيكه نعال دارند ولى اگر نعال و كفش پيدا نكردند جايز است آنرا بپوشند.
و همچنين براى زنان جايز نيست كه چيزى بر صورت خود بپوشانند، بجز اينكه در بين مردم نامحرم و بيگانه باشد.
اگر حاجى كه در احرام مىباشد موى بدن خود را از بين برد، و يا ناخن خود را كوتاه كرد، و يا عطر و بوى خوش استعمال نمود، و يا مرد لباس دوختنى پوشيد، و يا سر خود را پوشانيد، و يا با شهوت با زن و همسر خود بازى كرد، و يا زن صورت خود را با نقاب پوشانيد در حاليكه مردم نامحرم و بيگانه نزد او نيستند، و يا دستكش بدست كرد، و در تمامى اينها جاهل بود، و يا بطور فراموشى انجام داد، بر او هيچ چيز واجب نمىشود و حج او صحيح است، چنانكه رسول اكرم e فرمودند: " إِنَّ اللَّهَ تَجَاوَزَ لِي عَنْ أُمَّتِي : الْخَطَأَ ، وَالنِّسْيَانَ ، وَمَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ "[ابن ماجه].
از امت من خطا و فراموشى و آنچه بر آنها بطور اكراه تزريق شود و بر آن اجبار شوند آنها مورد بازخواست نخواهند شد.
ولى اگر عمداً اين چيزها را انجام دهد بر او فديه خون واجب شده گناه كار مىشود، و اگر حاجت ضرورى او را وادار كرد كه انجام دهد بر او گناهى نيست ولى فديه واجب است.
و فديه: براى هر كدام از اعمال بالا يك گوسفند قربانى مىباشد، و اگر استطاعت آنرا نداشت بايد شش مسكين خوراك دهد، و اگر استطاعت آنرا نداشت بايستى سه روز روزه بگيرد.
- اگر حاجى كه در احرام است و نيت به يكى از نسكها كرده شكار كند و شكار او همانند داشت، مانند كبوتر كه فديه آن يك گوسفند است مخيّر است بين اينكه گوسفند را قربانى كرده و آنرا بين فقراى اهل مكّه تقسيم كند، و بين اينكه گوسفند را قيمت كرده با آن خوراك بخرد و بر فقراى اهل مكّه تقسيم كند، براى هر مسكين نصفى از صاع. يك صاع: (2) كيلو گرم و (750) گرم ميباشد .
- و اگر اين شكار همانند نداشت مانند ملخ آنرا قيمت كرده و مقابل قيمت خوراك خريده و بين فقراى اهل مكّه تقسيم كند، براى هر مسكين نصفى از صاع و يا اينكه مقابل هر مسكين يك روز روزه بگيرد.
- اگر حاجى كه در احرام است با همسر خود نزديكى و جماع كند قبل از تحلل اول حج او فاسد مىشود و بايد آن حج را كامل كرده و سال ديگر حج را قضا كند و بر او فديه واجب مىشود، و اگر فديه پيدا نكرد و يا استطاعت آنرا نداشت بايستى ده روز روزه بگيرد.
- و اگر فقط با همسر خود قبل از تحلل اول با شهوت بازى كرد و آب منى از او خارج شد بر او يك گوسفند فديه واجب مىشود و حج او صحيح است، و اگر آب منى از او خارج نشد نيز بر او يك گوسفند فديه واجب مىشود.
- ولى اگر بعد از تحلل اول بود كه با همسر خود بازى كرد و از او آب منى خارج شد بر او يك گوسفند فديه واجب مىكردد، ولى اگر منى از او خارج نشد بر او هيچ چيز واجب نمىشود.
- و اگر كسيكه عمره مىكند با همسر خود نزديكى كند قبل از اينكه سعى بين كوه صفا و مروه را به اتمام برساند عمره او فاسد شده بايستى آن عمره را تمام كرده بر او فديه واجب مىگردد و بر او قضا واجب است.
- ولى اگر بعد از تمام كردن سعى بين كوه صفا و مروه بود و قبل از تراشيدن و يا كوتاه كردن موى سر عمره او صحيح است ولى بر او يك گوسفند فديه واجب مىگردد و بايستى توبـه و استغفار كرده از عمل و كردار خـود پشيمان باشد و عزم و اراده كند كه در آينده به چنين عملى بر نگردد.
تحلل اول يعنى چه؟
تحلل اول با انجام دادن دو چيز از اعمال زير حاصل مىشود:
1 ـ رمى جمرة العقبه يعنى شيطان بزرگ در روز عيد دهم ذوالحجه.
2 ـ تراشيدن و يا كوتـاه كردن موى سـر بعـد از رجـم جمرة العقبه روز عيد.
3 ـ طواف الإفاضه يعنى طواف زيارت، و سعى بين كوه صفا و مروه براى كسانيكه سعى بر آنها واجب است و يا باقى مانده است.
و تحلل دوم با انجام سه اعمال بالا حاصل مىشود.
و بعد از تحلل اول همه چيز بر حاجى حلال مىشود بجز نزديكى كردن با زن و همسر خود.
و بعـد از تحلل دوم همه چيز بر حاجى حـلال مىشود حتى نزديكى با زن و همسر خود.
شروط طواف چيست؟
1 ـ نيت و قصد كردن.
2 ـ ستر و پوشيدن عورت.
3 ـ طهارت از جنابت و داشتن وضوء.
4 ـ اينكه هفت بار طواف كند.
5 ـ پى در پى بودن طواف و اگر كمى بين طوافها فاصله داشت مانند اداى نماز فريضه و يا نماز جنازه و يا تجديد وضوء كردن اشكالى ندارد.
6 ـ اينكه وقت طواف خانـه كعبه را از دست چپ خود قرار دهد.
7 ـ در چيزى از خانه كعبه مانند حجر إسماعيل طواف نكند.
8 ـ در وقت طواف از مسجد الحرام خارج نشود.
9 ـ طواف را از حجر الأسود شروع كرده و به آن پايان يابد.
10 ـ در ابتداى هر شوط و يا دور حد الإمكان با تمامى بدن خود مقابل حجر الأسود باشد.
شروط سعى بين صفا و مروه:
1 ـ نيت و قصد كردن.
2 ـ پي در پي بودن سعى و فاصله كم مانعى ندارد.
3 ـ اينكه سعى بعد از طواف باشد اگر هم سعى او سنت بود.
4 ـ ابتداى سعى بايد از كوه صفا شروع شود و به كوه مروه پايان يابد.
5 ـ اينكه سعى بين كوه صفا و مروه هفت مرتبه باشد.
مستحبات قبل از احرام:
- مستحب است بر حاج قبل از پوشيدن احرام: كوتاه كردن سبيل و ناخنهاى دست و پاى خود تا اينكه بعد از پوشيدن احرام و نيت كردن مجبور نشود اين اعمال را انجام دهد زيرا بر او حرام مىشود.
- همچنين مستحب است غُسل كردن و استعمال عطر و بوى خوش، و اينكه احرام او سفيد رنگ باشد و بستن احرام بعد از يكى از نمازهاى فرض و يا سنت.
- بايستى حاجى با اخلاق بوده با برادران دينى خود رفتار و كردار نيك داشته باشد و به آنان كمك كند و آنان را از كارهاى ناشايسته بر حذر دارد، امر به معروف و نهى از منكر كند و آنان را با موعظه حسنه و حكمت به سوى تمسك به اسلام دعوت كند و خوبى و احسان به فقراء كرده صدقه در راه خداى تعالى بدهد و بارى تعالى را حمد و ثناء و شكر و سپاسگذارى و ستايش كرده قرآن را تلاوت كند و لبيك بگويد.
- و بايستى از دشنام دادن و اذيت مسلمانان با قول و عمل و جدال به باطل و دعوا و غيبت مردم و دوجابگوئى و مسخره و استهزاء و شهادت به زور و غير از اينها از محرمات بر حذر باشد هميشه و بخصوص در اين روزهاى فضيل و مبارك.
اگر مي خواهي اطلاعات بيشتري بدست بياوري به کتابهاي فقهي مانند کتاب فقه السنه سيد سابق مراجعه کن.
وصلى الله وسلم و بارك على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.
نظرات شما عزیزان:
سووپر
موفق باشید
سر بزنید
یاعلی
پاسخ:ممنون و موئید باشید
برچسبها: اسلامحج